چاپ و نشر با چالشهای جدی روبهرو شده است و همین مسائل کافی بودند تا چاپخانهها و چاپخانهداران یکییکی از گردونه اقتصاد خارج شوند.
در سالهای اخیر با رخدادهایی مثل رکود بازار، تغییر قوانین مالیاتی، عدم حمایت تشکلهای صنفی، ماشینهای مستهلک، عدم نقدینگی بازار و رکود، فعالیت بسیاری از دستاندرکاران چاپ و نشر با چالشهای جدی روبهرو شده است و همین مسائل کافی بودند تا چاپخانهها و چاپخانهداران یکییکی از گردونه اقتصاد خارج شوند. اینروزها در محافل چاپی نقل تعطیلی چاپخانههای قدیمی بسیار است و چه افسوسها که بر سر زبانها جاری است.
در دو ـ سه سال اخیر بخش زیادی از چاپخانهها با رکود کاری بسیار گسترده روبهرو بودهاند و تنها چاپخانههایی که توانستند خود را با علم و صنعت روز دنیا تجهیز کنند، توانستند در این عرصه باقی بمانند. متاسفانه برخی دیگر مجبور به تعطیلی چاپخانههایشان شدهاند؛ البته اتحادیه چاپخانهداران تهران یا مرجع دیگری عموما از تعطیلی چاپخانهها آمار و گزارش ارائه نمیکند اما با کمی جستوجو در چاپخانههای حوالی میدان بهارستان، شهدا یا میدان انقلاب شاهد تابلوهای با مضمون «فروش ملک» هستیم.
صنعت چاپ همواره یکی از صنایع قدرتمند و اثرگذار در هر کشوری به شمار میآید و از آنجایی که چاپ مکمل و تکمیلکننده چرخه صنعت و تولید کشور به شمار میآید، همواره از جایگاه خوبی برخوردار است. اگرچه چاپخانهداران عرصههایی مثل تبلیغات و صنایع غذایی همواره به فعالیتهای خود ادامه میدهند اما چاپخانهداران فعال متاسفانه در حوزه کتاب و نشر در یکی از بدترین برهههای زمانی به سر میبرند و همین موضوع موجب تعطیلی سریالی چاپخانهها در ماههای اخیر شده است. در این گزارش در چهار اپیزود به سراغ چند تن از چاپخانهداران پیشکسوت میرویم که در شرایط اقتصادی
حاج اصغر شادمانی؛ مدیر چاپ شادمانی :او درباره اتفاقات و رخدادهایی که در طول سالهای اخیر بر چاپخانهاش گذشته است، میگوید: سه سال همه سختیها و مرارتها را تحمل کردم و هرچه داشتم فروختم تا چاپخانهام را حفظ کنم، زمین و خانهام را فروختم اما فایدهای نداشت. حتی مدتها حقوق کارگران را با خرید و فروش اموالم پرداخت کردم و در نهایت با شرمندگی از جمع زیادی از کارگران خواستم از اینجا بروند چون ادامه و استمرار کار هیچ فایده و سودی نداشت.
اما سراغ عیسی سلیمانی؛ مدیر چاپ کیوان میرویم که اواخر سال گذشته تصمیم گرفت کرکرههای چاپخانه قدیمیاش را برای همیشه پایین بکشد. چاپخانهای که سالهای سال کتابهای بسیار خوب و با کیفیتی از دل آن به بازار نشر و پشت ویترین کتابفروشیها میرفت. حاج عیسی که از سال ۱۳۵۴ چاپخانه خود را تاسیس کرده است درباره روند شکلگیری این مجموعه میگوید: سال ۵۴ چاپخانه را در خیابان جمهوی زیر پل حافظ راهاندازی کردم، پس از آن در سال ۷۴ چاپخانه را به خیابان جمالزاده جنوبی آوردم و فعالیتم را تا پایان دی ماه سال ۹۶ ادامه دادم.
او درباره دلایل تصمیمش برای تعطیلی چاپخانه کیوان توضیح میدهد: ما به دلیل رکود مالی و وضع مالیاتهای سلیقهای و بدون ضابطه به دارایی اعلام کردیم که قصد داریم تعطیل کنیم. کار کردن در چاپخانه دیگر سودی نداشت و ما هم سفارش کار مثل سابق نداشتیم و طبیعتا ترجیح دادیم که کار را تعطیل کنیم.
حال سوال اینجاست که چرا دولت نقش حمایتی خود از این صنعت را به درستی ایفا نمیکند؟ چرا توجهی به صنعت چاپ به عنوان بازوی قدرتمند و مکمل صنعت نشر ندارد و از اهمیت و جایگاه آن در توسعه فرهنگی کشور و جامعه غافل شده است. چرا با ساز و کارهای حمایتی مانند تسهیلات بانکی با بهره کم و رفع موانعی مانند مالیاتهای ناعادلانه و قوانین دست و پاگیر و بخشنامههای بعضا بیخاصیت و مزاحم برای بهبود اوضاع به شدت نامساعد این صنعت اقدام نمیکند؟